پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاتوق مجازی نورالهدایی ها

حکایت خرچنگ ومرغ ماهی خوار

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ


حکایت کرده اندکه....

حکایت کرده اند که مرغ ماهی خواری در کنار برکه ای زندگی می کرد...هروقت گرسنه می شد با نوک درازش تعدادی ماهی شکار میکردو می خورد وروزگار را به خوشی می گذراند .سالها بدین صورت گذشت تااین که مرغ ماهی خوار پیر وناتوان شد وقدرت شکارماهی را از دست داد.به همین خاطر مرغ ماهی خوار دست به نیرنگ زدوباچهرهای اندوهگین در کنار یرکه نشست.خرچنگ اورا دید وعلت اندوهش را پرسید.مرغ ماهی خوار از روی فریب آهی کشید و گفت:((امروز دوتن صیاد را دیدم که از کنارم گذشتندوباهم صحبت می کردندکه بهتر است به این برکه بیاییم وتمام ماهیان اینجا را صید کنیم وبه بازار برده وبفروشیم.حال خرچنگ عزیز تو بگواگر آنها نقشه خود را عملی کنندهمه ماهی ها از بیننمی روند؟!))خرچنگ به سرعت پیش ماهی ها رفت واین خبر را به آنها رساند.آن ها وحشت زده شدندواز خرچنگ خواستند که پیش مرغ ماهی خوار رفته وبرای نجات از این بن بست با او مشورت کنند.مرغ ماهی خوار که از پیش طرح نابودی تمام ماهی ها را کشیده بودگفت:((عزیزان من آن سوی این کوه ها برکه ای هست که ماهیان فراوانی در آن جا زندگی می کنند،تنها کاری که من می توانم این است که هر روز چند تا از شما را به دهان بگیرم وبه آن برکه برسانم )). ماهیان بی خبر که هرگز به حیله ناجوانمردانه ی ماهی خوار پیر فکر نمی کردند،از او خواهش کردند که هرچه سریعتر ان ها را برکه آن سوی کوه ها برساند.مرغ ماهی خوار هر روز چند ماهی را به دهان می گرفت و بالای کوه ها می رفت ومی نشست وبا خیال راحت آن ها را می خورد وبه برکه برمی گشت .تا این که روزی مرغ ماهی خوار،خرچنگ را بر پشت خود گذاشت تا نهار خود را با گوشت خرچنگ صرف کند.

خرچنگ وقتی سوار بر پشت مرغ ماهی خوار بود از آن بالا استخوان ماهی ها را که جا به جا روی کوه ها تلنبار شده بود مشاهده کرد،دانست که هرگز برکه ای در کار نبوده و ماهی خوار تمام ماهی را خورده است .خرچنگ وقتی دید مرغ ماهی خوار خود را برای نشستن آماده می کند خود را به گردن مرغ ماهی خوار رساند وبا چنگال های محکمش آن قدر حلقوم اورا فشار داد که دیگر رمقی برایش نمانده بود .خرچنگ اورا به سزای اعمالش رسانید واز بین برد تا انتقام دوستانش را از او بگیرد.


فکر کن اشتباه ماهی ها چه بود؟

نظرات  (۱)

خیلی خوب بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی