پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاتوق مجازی نورالهدایی ها

آمپول زن مزاحم

شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۶ ب.ظ

باغ سبز احکام


اذان ظهر را که گفتند رضا وضو گرفت وبه نماز ایستاد.در رکعت دوم دست ها را برای قنوت بالا برد.ربنا آتنا فی الدنیا حسنه....

یک دفعه کنار انگشت کوچکش لکه ای را دید یادش آمد قبل از نماز پشه ای روی دستش نشسته بودواو با یک ضربه ی فنی واژگونش کرده و از کار انداخته بود.حالا آیا دستش نجس شده بود ؟آیا نمازش درست بود؟سلام نماز را که داد پدر از او پرسید:انگار در فکر هستی ؟رضا سوالش را ازپدر پرسید.پدر کتاب رساله را اورد ،مساله را پیداکرد وبه رضا گفت:..اگر همان موقع که پشه بر دستت می نشیندونیشش را در دستت فرو میکندپشه را بکشی خونی که در بدن پشه است از خود تو است ونجس است.اما اگر پشه بر دستت بنشیند وپیش از اینکه آمپولش را در بدنت فرو کندپشه را بکشی معلوم است که ان خون از پشه بوده وپاک است،زیرا حیواناتی مثل پشه که خون جهنده ندارندخونشان پاک است.1

پدر گفت:پسرم نکته ای باریک تر از مو اینجاست،خونی که بر بدن یا لباس است حتی اگر از بدن خود آدم باشدومقدارش کم باشد،باز می توانی با ان نماز بخوانی .رضاگفت:تاچه اندازه کم باشد؟پدرگفت:تو وقتی در کلاس از معلمت سوالی را میپرسی چگونه اجازه می گیری؟

رضا انگشتش را بالا آوردوگفت:این طوری.

پدر گفت:درست است به این انگشت ،انگشت اجازه یا اشاره می گویند.انگشت اشاره سه بند دارد.اگر خونی که بر بدن یا لباس نمازگزار است کمتر از یک بند انگشت اشاره باشد،میشود با آن نماز خواند.ولی اگر بیشتر باشد،نمی توان با آن نماز خواند.البته به شرط آنکه با رساندن آب به لباس یا بدن جاهای دیگر لباس یا بدنت الوده نشو.رضا نفس راحتی کشید.حالا هم نمازش درست بود وهم چند مساله یاد گرفته بود.

1-رساله ی توضیح المسائل،نجاسات،خون

2-رساله ی توضیح المسائل،شرایط لباس نمازگزار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی