پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاهای اسب


گفتیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شبانه از غار ثور بیرون امدوهمراه راهنمایی مورد اعتماد به سوی مدینه راه افتاد.ازمکه تا مدینه بیش از چهارصد کیلومتر فاصله بود.برای اینکه دشمنان پیامبر را پیدانکنند آن حضرت شبها راه می رفت وروزها گوشه ای به استراحت می پرداخت.فردی به نام سراقه بن مالک که از اسب سواران ماهر حجاز بود ازمحل حرکت پیامبر باخبر شد.سواربر اسب تندروی خود شد وباسرعت به سمت مدینه تاخت تا پیامبر را دستگیر کند یا به قتل برساند وصدشتر از قریش جایزه بگیرد .سراقه به سرعت پیش تاخت تا سرانجام به نزدیکی محلی رسید که پیامبر وهمراهانش در انجا استراحت کرده بودند.براساس نوشته ابن کثیر از دانشمندان اهل سنت ،ابوبکر از دیدن این وضع باز ترسید وپیامبر او را دل داری دادوفرمود نترس واندوهگین مباش !خدا با ماست .سراقه که خود را در صد قدمی گرفتن جایزه می دید خوشحال پیش می رفت که اسب تند رو او رم کرد وسراقه را بر زمین کوفت .برای نخستین باری بود که سراقه از روی اسبی به زمین می غلتید.سراقه به سرعت برخواست وبا خشم سوار بر اسب شد وفریاد زنان تاخت.او از محمد وهمراهانش خواست که بایستندواگر توقف نکنند با تیر های زهر الود کشته خواهند شد.نگاه محمد به آسمان دوخته شد واز خدای خود کمک ویاری می خواست که ناگهان پاهای اسب تندرو همراه خود سراقه در شن فرو رفت. ناله وفریاد سراقه وبلند شدو فهمید این کارها از طرف خداوند برای پشتیبانی ونجات محمد صلی الله علیه واله است .او از پیامبر کمک خواست وطلب آمرزش کرد وپیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که انسان مهربانی بود وحتی دشمنان خود را دوست داشت وهمیشه در هدایت وراهنمایی آنان می کوشید به سوی سراقه برگشت واو را از دل شن ها بیرون اورد .سراقه گریست واز کاری که کرده بود اظهار پشیمانی کرد وگفت:من در انجام هرگونه امری حاضرم واگر می خواهید اسب وغلام من هم همراه شما باشد .پیامبر فرمود نه سراقه ما به تو نیازی نداریم برگرد ودیگران را از تعقیب ما باز گردان.سراقه با شرمساری بازگشت ،ولی باور نمی کرد که از ان شن زار جان سالم به در برده است.زیرا در حجاز هرکس در شن زار فرو می رفت همان جا دفن میشد.سراقه دربازگشت هرکس را که در سر راه خود دیدگفت:بی خود جلو نروید محمد را نخواهید یافت!او از این راه نرفته است !بدین ترتیب همه یپول دوستانی را که می خواستند به خاطر جایزه ،پیامبر را تعقیب کنند برگرداند ومحمد صلی الله علیه وآله سالم به مدینه رسید.


حالابگو:

چراحضرت محمد صلی الله علیه وآله این همه سختی را تحمل کرد؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۶
نورالهدی امام رضا

قصه های زندگی پیامبر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی