پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاتوق مجازی نورالهدایی ها

۳ مطلب با موضوع «با پیشوایان» ثبت شده است

پاهای اسب


گفتیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شبانه از غار ثور بیرون امدوهمراه راهنمایی مورد اعتماد به سوی مدینه راه افتاد.ازمکه تا مدینه بیش از چهارصد کیلومتر فاصله بود.برای اینکه دشمنان پیامبر را پیدانکنند آن حضرت شبها راه می رفت وروزها گوشه ای به استراحت می پرداخت.فردی به نام سراقه بن مالک که از اسب سواران ماهر حجاز بود ازمحل حرکت پیامبر باخبر شد.سواربر اسب تندروی خود شد وباسرعت به سمت مدینه تاخت تا پیامبر را دستگیر کند یا به قتل برساند وصدشتر از قریش جایزه بگیرد .سراقه به سرعت پیش تاخت تا سرانجام به نزدیکی محلی رسید که پیامبر وهمراهانش در انجا استراحت کرده بودند.براساس نوشته ابن کثیر از دانشمندان اهل سنت ،ابوبکر از دیدن این وضع باز ترسید وپیامبر او را دل داری دادوفرمود نترس واندوهگین مباش !خدا با ماست .سراقه که خود را در صد قدمی گرفتن جایزه می دید خوشحال پیش می رفت که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۴:۵۴
نورالهدی امام رضا

امام محمد باقر علیه السلام


آقا زین العابدین علیه السلام به سن جوانی رسیده بودوپدر میخواست دامادش کندفاطمه دختر برادرش امام حسن علیه السلام دختری مهربان وباتقوابود.چه ازاین بهتر !امام حسین علیه السلام باپسرش علی علیه السلام  صحبت کرد بعد هم با فاطمه حرف زد.هردو راضی بودند.چند روز بعد امام حسین علیه السلام مسلمان های مدینه را دعوت کرد تا به عروسی پسر وبرادرزاده اش بیایند.آن روز عروسی حضرت سجاد علیه السلام وفاطمه واقعا دیدنی بود.زن های بنی هاشم جمع شدند.اجاق ها را روشن کردند ودیگ ها را روی آتش گذاشتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۴
نورالهدی امام رضا

امام رضا علیه السلام


نام :علی

لقب ها:رضا،صابر،رضی...

کنیه:ابوالحسن

پدرومادر:امام موسی بن جعفرعلیه السلام،نجمه علیهاالسلام

روز ومحل تولد:پنج شنبه یازدهم ذی القعده 148قمری-مدینه

مدت امامت:بیست سال.مدت عمر:55سال

روز ومحل شهادت:آخرصفر203قمری-سنابادنوغان

مرقدمطهر:مشهدمقدس

هشتمین آفتاب مهربان اهل بیت علیه السلام درمدینه متولد شد.مادرش نجمه علیها السلام بود که حمیده علیها السلاممادر امام کاظم علیه السلام اورا به همسری ایشان برگزید .امام رضا علیه السلام از آغازتولد تاهنگام شهادت در مقابل حادثه های سختی در مدینه وخراسان قرار داشت .پدر میگفت:رضا برترین فرزند من است درسالهایی که پدر زندانی بود او به جای پدر به امور شیعیان ومحرومان می رسید وراه پدر را ادامه میداد.35 ساله بود که پدر در زندان هارون الرشید به شهادت رسید وامام رضا امام شیعیان شد .مدت امامتش حدود بیست سال بود که 17 سال ان در مدینه وسه سال آخر در خراسان گذشت.مامون عباسی که پس از پدر بر تخت نشسته بود به اجبار وزور ایشان را از مدینه به خراسان بردتا خلیفه کند،اماامام نپذیرفت.سپس به اجبار مامون ولیعهدی را پذیرفت وسرانجام با نیرنگ او مسموم شدوبه شهادت رسید.


من ارباب بودم .همراه  امام رضا به سفری می رفتیم.چند نفر دیگر هم بودند.چند خدمتکار سیاه وسفید هم مارا همراهی کردند.سر راه به یک باغ رسیدیم  ایستادیم برای نهار .سفره بزرگی پهن شد.امام رضا علیه السلام از ما خواست تا سر آن سفره بنشینیم .خدمتگزارها هم کنار ما نشستند حرصم گرفت وگفتم:آقا کاش دستور می دادید برای اینها سفره جداگانه می انداختند صورتش سرخ شد وبا ناراحتی جواب داد پروردگار ما یکی است ،پدر ومادرمان یکی است پاداش مادر نزد خدا به کارهایی است که انجام میدهیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۳
نورالهدی امام رضا