دوباره آمده ام..
چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ
دوباره آمده ام..
دوباره به حضورتان آمده ام.دستهای کوچکم برشبکه های پنجره فولاد گره خورده،گویادلم را به پنجره ات گره زده اند.آبی تر از هر لحظه ام گویا این من نیستم که قدم برداشته ام .بال به بال فرشتگان پرواز میکند این دل کوچکم.گویا که دعوت شده ام تا دلم را در چشمه زلال معرفتت شستشو دهم.بوسه بر آستانی زده ام که بوسه گاه ملائک است. دوباره آمده ام مولاجان...سپاس که دعوتم کردی.
۹۳/۰۴/۱۸