یا امام رضا!
اززمانی که به سن تکلیف رسیدم ،دیدم به دنیا عوض شد .وقتی دیدم خداوند به من این سعادت را داده که عابد باشم ،شادمان شدم.ازخدا خواستم مرا از مسیر الهی منحرف نکند وهمیشه یادم بماند روزی هست که باید پاسخگوی کارهای خود باشم.
شیوا نوروزی از تهران
شعری را که مائده بهرامی از نجف اباد اصفهان خودش سروده وبرای ما فرستاده ،باهم می خوانیم:
درخواب بودم یک بچه آهو من می دویدم این سو وآن سو
دنبال من بود یک مرد صیاد ازترس کردم هی داد وبیداد
آقارو دیدم پاشو بوسیدم
منو که اون دید سرم رو بوسید
ضامن من شد مثل یه کوه شد
نجاتم او ئائ از دست صیاد
از خواب پریدم آقارو ندیدم
کردم آرزو باشم یک آهو