مسوولیت
همینکه کارهایم در باغ ابن شمعون تمام شدودرخت های خرما را آبیاری کردم،مقداری هیزم جمع کردم وبه خانه آوردم.بچه ها کوچک بودندو نمی توانستند اب آشامیدنی بیاورند،برای همین هم چند سطل آب از چاه کشیدم.داشتم به همسرم فاطمه در تهیه غذا کمک می کردم که پیامبر صلی الله علیه وآله به دیدن ما آمدند.وقتی چشم آن حضرت به فاطمه زهرا سلام الله علیها افتاد که نزدیک اجاق نشسته بود ومن هم برایش عدس تمیز می کردم مرا صدا زدند...جواب دادم:بله بفرمایید ای رسول خدا!پیامبر فرمودند:بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم میگویم.هیچ مرد ی نیست که در کار های منزل به همسرش کمک کند مگر اینکه پاداش او به هرتار مویی که بر بدنش روییده باشد،ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته وتمام شب هایش را به عباد ت ایستاده وشب زنده داری کرده باشد،وخداوند به او ثوابی می بخشد که به پیامبران بزرگ مثل حضرت داوود ویعقوب وعیسی علیه السلام بخشیده باشد.
پسر زرنگ ودختر با هوشم
آیا خانواده ای که در داستان معرفی شده اند میشناسی ؟بله آنها خانواده حضرت علی علیه السلام هستند که هر کدام از آنها فعالیت های مختلفی در خانه ودر بیرون آن انجام می دهند.
آیا در خانواده شما هم افراد به مسوولیت های خود عمل می کنند؟
آیا توهم خودت را مسوول می دانی؟
چه وظایفی در خانه به عهده ی توست؟
به افراد خانواده چطور کمک می کنی ؟
هر کدام از انها را به طور جداگانه در قسمت نظرات برای ما بنویس.