پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاتوق مجازی نورالهدایی ها


پرشده از مهمان

خانه ی زیبایت

من هم این جا هستم

بین مهمان هایت

آمدم مهمانی

خانه ات با مامان

مهربانی از بس

خوبی ای آقاجان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۳ ، ۱۷:۱۰
نورالهدی امام رضا






یکی بود یکی نبود

مردی بود که از کسی پولی طلب داشت.هر وقت به سراغش می رفت وپولش را می خواست بدهکار بهانه ای می اورد واورا دست خالی می گذاشت.بالاخره روزی کاسه ی صبر طلبکار لبریز شدشمشیرش رابرداشت وگفت که امروز هر طور شده طلبم را از این بدهکار بی معرفت می گیرم .اگر نداد با همین شمشیر به حسابش می رسم .طلبکار با خشم وغضب بسیار وبا چهره ای برافروخته ،شمشیر به دست خودش را به دکان بدهکار رساند وباصدای بلند فریاد زد:پولم را می دهی یا همین حالا با همین شمشیر تیز به حسابت  برسم؟بدهکار که دیداوضاع ناجور است واگر باز بخواهد بهانه بیاورد کارش ساخته است لبخندی زد وگفت :که خوب شد که امدی همین الان به فکر تو بودم ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۴
نورالهدی امام رضا






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۳ ، ۱۴:۵۵
نورالهدی امام رضا


از حضرت عیسی علیه السلام ومادر پاکدامنش ،در15سوره ی قران سخن گفته شده است.نوزدهمین سوره ی قران هم به اسم مادر او مریم است.دراین سوره قصه ی حضرت عیسی علیه السلام آمده است.درقرآن به جز عیسی ،باکلمه های مسیح وروح از آن پیامبر یاد شده است.حضرت عیسی علیه السلام پسر مریم است.مریم دختری پرهیگار بود که خدارا بسیار عبادنت می کرد ،اومقام بزرگی نزد خدا داشت وگاهی از بهشت برایش میوه وغذا می آوردند.یک روز خداوند فرشته ای را نزد اوفرستاد.فرشته به او گفت:خداوند می خواهد پسری به تو دهد که از بندگان بزرگ وعزیزوپیامبربزرگ خدا خواهد شد.مریم گفت که من هنوز ازدواج نکرده ام چگونه می توانم پسری داشته باشم؟وفرشته پاسخ داد:این کار برای خدا آسان است.

تولد او شبیه به حضرت ادم علیه السلام بود...حضرت آدم(که پدر همه ی ماست)خودش پدر ومادری نداشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۳ ، ۱۴:۳۳
نورالهدی امام رضا



بچه های عزیزم این نقاشی زیبا کار دوست خوبمون خانم راضیه محمدیان.بچه ها،راضیه نقاشی  یک امامزاده رو کشیده.آفرین به دختر گلم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۸:۰۴
نورالهدی امام رضا

بچه های باهوشم! فکر می کنید این آقا ماره از کدوم مسیر بره تا به خونه اش برسه،بهتره؟میتونید کمکش کنید تا راحت تر راهشو پیداکنه؟

آفرین!حدستون درست بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۶:۳۷
نورالهدی امام رضا


در یک جنگل سبز همه ی حیوانات خوش وخرم در کنار یکدیگر زندگی می کردند.روزی شیری مغرور به جنگل امد.او هر روز حیوانات زیادی را شکار می کرد،حیوانات از ترس دیگر جرات نمی کردنداز خانه هایشان بیرون بیایندوبازی کنند.روزی تصمیم گرفتن راه حلی برای این مشگل پیداکنند.خرگوش با هوش پیشنهاد دادبه جای این که شیر به سراغ حیوانات برودهرروز یک حیوان که قرعه یه نام او افتاده است نزد شیر برود،وحیوانات دیگر با آرامش به زندگی ادامه بدهند،اما حیوانات نپذیرفتند.

فکر می کنید راه حل هایی که حیوانات دیگر پیشنهاد می دهند چیست؟

_راه حل زرافه.....................

_راه حل فیل......................

_راه حل میمون...................

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۶:۰۶
نورالهدی امام رضا

بچه ها نقاشی



بچه های خوبم ،این نقاشی کار دختر عزیزمون خانم فاطمه خان بیگی از شهرستان دیباج .ممنونیم ازشمادختر گلم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۳
نورالهدی امام رضا



سر از پا نمی شناختم.نه تنها من بلکه همه ی اعضای خانواده از رسیدنش خوشحال بودیم.هنگامی که داشت باروبونه ی سفر را جابجا می کردخوشحال ام بیشتر شد چون میدانستم موقع تقسیم سوغاتی است.اول از همه هدیه ی خواهرم را که از همه کوچکتر بود داد.سپس هدیه من .اخر از همه سوغاتی ای که برای مادرم اورده بود..

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۵:۳۱
نورالهدی امام رضا


تلق تولوق...تلق تولوق....تلق تولوق....

این صدای حرکت قطاری است که باآن به سفر می رویم.من پدرم مادرم وخواهرم دریک کوپه ی چهار نفره هستیم.الان حدود چهار ساعت است که قطار ازمشهد راه افتاده است...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۴:۳۵
نورالهدی امام رضا