پاتوق مجازی نورالهدایی ها

پاتوق مجازی نورالهدایی ها



گل های قشنگم این نقاشی زیبارو دختر عزیزمون مریم قربانی 11ساله ازکهریزسنگی برامون ارسال کردن.آفرین به شما دختر گلم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۸:۰۲
نورالهدی امام رضا



بچه های عزیزم این نقاشی زیبا،کار دختر گلمون خانم ثنابخشایی.ازمبارکه اصفهان.آفرین به شما ثناخانم


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۷:۵۶
نورالهدی امام رضا


روزی بود روزگاری بود.

پادشاهی بودکه در میان غذاها بادمجان را از هر غذای دیگر بیشتر دوست داشت.آشپزباشی مخصوص شاه سعی می کردهرطورشده،گوشه ی هر غذایی ،کمی بادمجان هم بگذاردتا شاه را راضی وخوشحال کند.شاخه هم از خوردن غذاهای گوناگونی که با بادمجان درست شده بود ،لذت می بردوگه گاه به آشپزش انعام می داد.روزگاری هم رسید که شاه کمی پابه سن گذاشت ومعده اش مثل دوره جوانی قدرت هضم کردن هر نوع غذایی را نداشت .با تمام این احوال شاه باز هم بادمجان را دوست داشت.اطرافیان شاه سعی می کردند شاه را از خوردن بادمجان باز دارند.مدتی به این صورت گذشت شاه روزی حساب کرد دید چند ماهی است غذای دوست داشتنی اش را نخورده است..

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۸
نورالهدی امام رضا



مثل نور وآینه                مثل ماه وموج آب

مثل عطر وباغ گل             مثل روز وآفتاب

این جهان ندیده بود     هم صدا وهم قسم

چون نبی وچون علی      این قدرشبیه هم

مثل کوه استوار               روبروی دشمنان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۴:۳۰
نورالهدی امام رضا


شهر پر از نور بود .چراغانی بود.خیلی قشنگ شده بود.انگار باران نور وستاره به زمین باریده بود.ریسه های رنگی وروشن شهر را نورانی کرده بودند. قرمز وسبز وآبی وزرد.ریسه ها خوشحال بودندو روی دیوار شهر مثل ستاره می درخشیدندومی خندیدند وتکان می خوردند..

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۴:۱۵
نورالهدی امام رضا


نزدیک عیدغدیر بود.روز مهمی که به قول پدرم بزرگترین عید خداست.قراربود پدرم برای من لباس بخرد.داشتیم باپدر ومادرم توی بازار راه می رفتیم .پدرم یک بلوز ابی قشنگ برایم خریده بودحالا داشتیم دنبال مغازه ای می گشتیم که شلوار به اندازه من داشته باشد..

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۳ ، ۱۸:۴۵
نورالهدی امام رضا

محمد رضادرحالی که لباسهایش را می پوشیداز پدرش پرسید:بابا!حالا چرا اول صبحی می خوایم بریم خونه ی آقاسید مرتضی شون؟پدر از شیشه عطرش کمی به لباسهایش زدوصلواتی فرستاد وگفت:پسرم!امروز عیدغدیره.شما که می دونی عید غدیر چه روزیه؟بله می دونم،روی است که پیامبر صلی الله علیه وآله حضرت علی رو به جانشینی خودش انتخاب کرد،ولی چه ربطی به رفتن ما به خونه آقاسید مرتضی داره؟..

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۳ ، ۱۷:۰۷
نورالهدی امام رضا

نام من زیتون است.

درقران کریم نام من شش بار تکرار شده است.به عنوان مثال در آیه 11سوره ی نحل،خداوندروییدن من ودرختان خرما وانگور را از آب باران ،نشانه ی یکتایی ،رحمت وقدرت الهی برای مردمی که می اندیشند می داند...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۳ ، ۱۸:۲۱
نورالهدی امام رضا



حضرت محمدصلی الله علیه وآله به فکر مردم بود.می خواست مردم را از کارهای زشت باز داردوآن هارا به کارهای خوب دعوت کمد.پیامبر خداصلی الله علیه وآله به سراغ مردم می رغت وبا ان ها حرف می زد،حرف های آن حضرت در تعدادکمی از مردم اثر می گذاشت وتعداداندکی از مردم مسلمان می شدند.

فاطمه ی کوچک این تازه مسلمان ها را می دید که هرروز کنار پدرش می نشستندوآیه های قرآن را گوش می دادند،...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۳ ، ۱۷:۱۹
نورالهدی امام رضا