نزدیک افطار بود وپدر داشت قرآن می خواند.محمدرضا رفت کنار پدرش نشست وگفت:بابا جون شما چرا انقدر قران می خونید؟خسته نمیشید؟پدر قران را بوسید وگذاشت کنار سفره افطاری وبعد دستی به سر محمد رضا کشید وگفت:خوندن قران روح انسان رو تازه می کنه پسرم.به همین خاطر من هیچ وقت از این کار خسته نمیشم.تازه یک انرژی زیادی هم می گیرم برای انجام کارهام.محمد رضا خندید وگفت:مگه قران قرص انرژی زا داره باباجون؟یعنی دوپینگ می کنید؟البته این دوپینگ تقلب محسوب نمیشه .این یک دوپینگ معنوی است.محمد رضا کنجکاو شده بود باز به بابا گیر دادکه:بابا دوپینگ دوپینگه چه فرقی می کنه؟این دوپینگ معنوی چه جوری که ماتا حالا نشنیدیم.؟
پدر دستی به سر محمد رضا کشید وگفت:ببین پسرم این یه اصطلاحه که من به کار بردم منظورم این بود که آدم با خوندن قرآن یک حس وحال خوبی پیدا می کنه که با اشتیاق بیشتری به کار های دیگه اش می رسه.دستوراتی که خدا در قرآن برای زندگی به انسان داده انقدر ارزشمند هست که باعث یک انرژی مثبت و قوی در وجود ما میشه.